
يك نامه ام، بدون شروع وبــــدون نام
امروز هـم مطابق معمـــــول ناتمــــام
خوش كرده ام كنار تو دل وا كنم كمی
همسايه ی هميشه ی نا آشنا؛ سلام!!
ازحال و روز خود كه بگويم، حكايتی است
يك صفحه زندگانی بی روح و كم دوام
جــويای حال از قلــم افتاده ها مباش
ايام خوش خيالی و بی حالی ات، به كام!
دردی دوا نمی كنــد از متن تشــنه ام
چيزی شبيه يك دل در حــال انهــــدام
در پيشگــاه روشــن آييــنه می زنـــم
جامی به افتخــــار تو با بــاد روی بــام
باشد برای بعد اگر حرف ديگری است
تا قصه ای دوباره از اين دست، والسلام!
نظرات شما عزیزان:
|