
وزی که از تو جدا شم ,روز مرگ خند هام
روزی تنهایی دستام,فصل سرد گریه هام
توی اون کوچه ی غمگین جای پاهای تو مونده
هنوزم اون بید مجنون عکس قلب تو پوشونده
بعد تو گریه رفیقم ,غم تو داده فریبم
حالا من تنها و خسته توی این شهر غریبم
تو با خوشحالی و امید ,من و تنهایی و حسرت
تو ,تو باغ پر از گل من یکی تو شهر غربت
دل من همسفر غم توی شهر غصه پوسید
قلب من همراه قلبت پاک و غمگینانه کوچید
بعد تو گریه رفیقم ,غم تو داده فریبم
حالا من تنها و خسته توی این شهر غریبم
توی این شهر غریبم ...توی این شهر غریبم
نظرات شما عزیزان:
|